«تروریستهای انفرادی وعاملان کشتارجنونآمیز باهم مشابه اند»
۱۳۹۷ دی ۱۴, جمعهدر شب سال نو میلادی یک مرد ۵۰ ساله آلمانی در شهرهای بوتروپ و اِسن به صورت عمدی موتر خود را در میان جماعتهایی که ظاهر خارجی داشتند رانده و هشت تن را زخمی کرد. این مرد مهاجم تاکنون در بازداشت تعلیقی می باشد. به گفته مقامات پولیس این مهاجم که خودش بیکار بود و از کمک های اجتماعی زندگی می کند، احتمالاً با انگیزه نژادگرایانه بر این افراد حمله کرده است. همچنان گفته شده است که او مبتلا به بیماری روانی نیز بوده است.
پس از این رویداد، بحث این که چنین حملات و حوادث چگونه انگیزه هایی دارند و چه مشکلات شخصیتی افراد را وادار به چنین عملکردی می کند، در میان مقامات رسمی و مردم عام آلمان به طور صریحی مطرح گردیده است. به ویژه این که چه باعث می شود تا فردی موتر خود را در میان جمعیتهایی از مردم براند؟
بریتا باننبرگ، متخصص جرمشناسی از دانشگاه یوستوس لیبیش در شهر گیسن در گفتگویی با دویچه وله، چینن رویدادها را یک موضوع پیچیده خوانده و گفت: «ما از سال ها به اینسو بر سر پدیده موسوم به کشتار جنون آمیز تحقیقاتی را انجام داده ایم. کشتار جنون آمیز، قتل برنامه ریزی شده ای می باشد که توسط یک فرد، که در اکثر اوقات به تنهایی عمل می کند، انجام می یابد. انگیزه چنین قتل ها در بسیاری اوقات قابل تشخیص نمی باشد؛ و نیز قتل هایی اند که بیش از همه بر کشتار خارجی ها تمرکز می گردد. بنابراین، پس از چنین رویدادهایی، نگرانی و ترس در میان مردم خیلی زیاد محسوس می باشد، زیرا در چنین رویدادهایی هرکسی می تواند متضرر گردد.»
خانم باننبرگ که در مورد چنین جرایمی تحقیق می کند، با اشاره به رویداد اخیر حمله یک مرد آلمانی با موتر در میان جمعی از خارجی ها، گفت که هنوز خیلی زود است که به صراحت در این مورد ابراز نظر کرد، ولی با آنهم تفاوتی در میان مهاجمان جوان و افراد مسن وجود دارد. او در مورد ویژگی های غالب افراد مسنی که دست به این اعمال می زنند، گفت: "این افراد کلاً سالم نیستند. موارد نادری وجود دارد که اعمال شدید قتل اند. اما نوعیت اختلال روانی آنها متفاوت است. ما دریافته ایم که بیش از یک سوم عاملان بالغ میان ۲۴ تا ۷۰ سالگی نشانههای بیماری شدید روانی از نوع جنون پارانویایی (اسکیزوفرنی) از خود تبارز داده اند. چنین افرادی اکثراً به بیگانه ها حمله می کنند، حملاتی که کشته و زخمی برجا می گذارند."
به گفته خانم باننبرگ، چنین افرادی نفرت نهفته در دل خود را متوجه گروه های خاصی می کنند. این افراد احتمالاً بصیرت بیشتر در عمل و توانمندی بیشتر در تطبیق هدف خویش دارند و علاوه براین، چنین افرادی با سماجت افراطی می خواهند قتل و افکار جنون آمیز خود را به طور خیلی غوغابرانگیزی عملی نمایند تا به اصطلاح علامتی از انتقام به جامعه بفرستند.
قتل و کشتار چه در پی حملات جنون آمیز باشد و یا هم در نتیجه حملات تروریستی، به هر صورت از میان افراد عام و بیگناه قربانی می گیرند. اما چه تفاوت ها و شباهت هایی میان یک مهاجم منفرد تروریست و کسی که از روی جنون دست به چنین کاری می زند، وجود دارد؟ آیا میان مهاجمان کشتارهای جنون آمیز و مهاجمان تروریست شباهتی وجود دارد یا خیر؟
این کارشناس امور جنایی گفت: «فرضیه من که هنوز به صورت کافی مورد تحقیق قرار نگرفته، این است که مهاجمان تروریست انفرادی با کسانی که دست به کشتار جنون آمیز می زنند، مشابه اند. حملات گروهی تروریستی شکل دیگری دارند. در چنین حملاتی، اکثراً مجرمانی که حتی نزد پولیس هم پرونده دارند، با هم مرتکب یک جرم دیگر که حملات تروریستی است، می گردند. همچنان شماری هم که معتاد به مواد مخدر اند و یا چندین جرم را مرتکب و مجازات گردیده اند نیز گروهی عملی می کنند.»
خانم باننبرگ افزود: "فرقی نمی کند که مهاجم فقط انگیزه راستگرایانه افراطی یا اسلامگرایانه افراطی داشته باشد، این که تنهایی عمل کند یا کشتار جنون آمیز را مرتکب گردد، اعمال همه این افراد بر مبنای نفرت و مخالفت با تمام جامعه استوار است. عاملان چنین رویدادها معمولاً افرادی اند که مبتلا به اختلالات شدید شخصیتی و روانی می باشند."
خانم باننبرگ نقش رسانه های اجتماعی را بر افرادی که به طور انفرادی مرتکب جرم می شوند نیز یکی از عوامل دانسته و استدلال می کند که معمولاً چنین افراد از جامعه منزوی بوده و روابط اجتماعی ندارند. چنین افراد به شبکه های اجتماعی رو آورده و درست از صفحات و گروپ هایی انگیزه می گیرند که در گسترش نفرت و دشمنی به بخشی از جامعه انسانی فعال اند. چنین وضعیت را بیشتر و خیلی به شدت در میان عاملان جوان می بینیم. چنین معضلی را همچنان در میان جنگجویانی که به داعش می پیوندند نیز می بینیم.
رالف بوزِن/ نادیه فضل