بیکاری جوانان و نسل برباد رفته اروپا
۱۳۹۲ خرداد ۷, سهشنبهاصطلاح انگلیسی "نیو دیل" یا (New Deal) که این همه ورد زبان است، به مفهوم بهم زدن دوباره ترتیب قطعه های بازی و شروع کردن دور تازه بازی می باشد. البته این اصطلاح قبلاً در سال های 1930 در ایالات متحده امریکا با اصلاحات موفق اقتصادی و اجتماعی مترادف به کار می رفت. در آن هنگام فرانکلین دلینا روزولت، رییس جمهور ایالات متحده امریکا "نیودیل" را همچون پاسخی به بحران اقتصادی به کار بست که با موفقیت بزرگی همراه بود. این اصلاحات، فقر شدید را بهبود بخشید و به نسلی که اعتماد و مصونیت اش را از دست داده بود، امید تازه بخشید. ایالات متحده امریکا برخلاف آلمان، با وجود بحران اقتصادی در مسیر دموکراسی استوار ماند.
نسل برباد شده
حالا قضیه مشابه است. از هر چهار فرد زیر 25 سال در اتحادیه اروپا یکی از آنها بیکار یا فاقد آموزش حرفه یی می باشد. در اسپانیا و یونان از هر دو جوان یکی از آنها با این وضعیت مواجه اند. بحران اقتصادی و مالی یک نسل جوان ناامید و مایوس بار آورده است. براین اساس، در هر کشوری که سیاست صرفه جویی عملی می شود، آموزش حرفه یی، کاریابی و مصرف هم کمتر می گردد. در واقع، کار و اشتغال از بین می رود.
برعلاوه، آن جوانانی که کار دارند و آموزش حرفه یی دیده اند نیز چشم انداز خوبی برای آینده ندارند. یک نسل برباد شده است. نسلی که دیگر به نظام اجتماعی و سیاسی حاکم بر اروپا اعتماد ندارد؛ نظامی که در واقع باید آنها را در برابر محرومیت و فقر محافظت می کرد.
برای بسیاری جوانان مقوله "اروپا" حامل یاس و نومیدی است. این مقوله اعتبارش را از دست داده است. بنابراین این سوال به صورت غیرمستقیم مطرح می شود که آیا این مودل اروپایی که بر مبنای ارزش های اساسی عدالت و آزادی بنا یافته است، در آینده می تواند تحقق یابد و یک زمینه خوب برای اقدام سریع باشد؟ یعنی یک زمینه خوب برای سریع عمل کردن و نه صرفاً فرمول بندی خواست ها.
اعتبار اروپا در معرض سوال قرار دارد
در نشستی که برای اشتغال در پاریس برگزار شده بود، همه اتفاق نظر داشتند که جوانان اروپایی کار می خواهند. هرچه بیشتر و زودتر باید این "نیودیل" در اروپا شروع شود. اکنون مهم این است که این "نیودیل" به طور سریع و ملموس در قسمت جوانان تطبیق شود. مطمئناً این صرفاً یک مسأله سیاسی و اقتصادی برای استخدام یا اشتغال نیست.
ناآرامی های اخیر در سویدن که تاکنون مودلی برای یک دولت سوسیال یا رفاه می باشد، نشان می دهند هر جایی که محرومیت و فقر حاکم باشد، فرصت و چشم اندازی برای آینده وجود ندارد و بنابراین، خطر خشونت و خرابکاری در آنجا وجود دارد. در چنین صورت، دموکراسی دلیل اش را برای مشارکت مردم در امور از دست می دهد، چنانکه این عقبگرد را در کاهش شمار شرکت کنندگان انتخابات در کشورهای جدیدالشمول اتحادیه اروپا می توان دید. کافی است نگاهی به هنگری یا مجارستان انداخته شود تا دیده شود که چگونه هواداران گروه های عوام پسند و دست راستی ها برنده انتخابات می شوند.
ولو که اروپا یک نسل اش را برباد داده باشد، فکر تشکیل اتحادیه اروپا مورد سوال نیست، زیرا این فکر بر مبنای ارزش های پایه یی عدالت و آزادی بنا یافته است. این فکر بر آن است که در سرتاسر اروپا چشم انداز همسان و خوب برای زندگی و کار فراهم گردد، نه اینکه اروپا به حوزه های توسعه یی مختلف مانند امروز تقسیم شود.
بنابراین راه حل این مسأله نه تنها برای جوانان آسیب دیده دارای اهمیت حیاتی است، بلکه همچنان برای اروپا مهم است. این امر ایجاب می کند که اعتبار ایده اروپا دوباره احیا شود و این حقیقت اعلام گردد که ایده اروپا، ایده ای با چشم انداز به آینده است. به طور خلص و سرانجام باید کاری صورت گیرد.
نکاتی برای مبارزات انتخاباتی
کنفرانس عالی پاریس چهارچوب تعهداتی را به وجود آورد و دست کم با یک صدا اعلام شد و در سطح بلند سیاسی مطرح گردید. در این کنفرانس ولفنگنگ شویبله، وزیر مالیه آلمان و همتای فرانسوی اش پیرموسکوویچی شرکت کرده بودند. از جمله این تعهدات، شش میلیارد یورو که اتحادیه اروپا تا سال 2020 برای ایجاد اشتغال و کار اختصاص داده بود، باید به 60 میلیارد یورو افزایش یابد.
ظاهراً فرانسه و آلمان مانند یک جفت کار می کنند، چنین چیزی ندرتاً کفایت می کند. البته اکنون برای این کار دلیل خوبی وجود دارد، زیرا تا همین اواخر با این موضوع با بی علاقگی و آهستگی برخورد صورت می گرفت. علی رغم آن، این یک مسأله طرف توجه عامه در این دو کشور می باشد. سوسیالیست ها در فرانسه در هر صورت با کمال میل مدعی حمایت از کار و کاگر اند و در آلمان یکی از موضوعات مبارزات انتخابات پارلمانی تشکیل می دهد.