«وقتی شفاخانه امن نباشد، هیچ جایی امن نیست»
۱۳۹۵ اسفند ۱۹, پنجشنبهشفاخانه سردار داوود مربوط وزارت دفاع است و در آن زخمیها و مریضان اردوی ملی و سایر نیروهای امنیتی معالجه میشوند. بیشتر کشته شدهها و زخمیهای حمله روز چهارشنبه، مریضان، نرسها و داکتران بودند.
شهر کابل در دو هفته اخیر شاهد دو حمله خونین بود. این حملات آرامش روانی را از مردم گرفته و باشندگان این شهر میگویند در هیچ جایی احساس امنیت و آرامش ندارند.
این حمله با واکنشهای شدید مردم و مقامات حکومتی روبرو شده است. رئیس جمهور غنی گفته است که حمله بر این شفاخانه به معنای حمله بر همه مردم افغانستان است. داکتر عبدالله عبدالله رئیس اجراییه نیز از انتقامگیری سخن گفته است.
شهروندان افغان به این باورند که حمله بر شفاخانه هیچ توجیهی ندارد و آنانی که دست به این کار میزنند، معتقد به ارزشهای انسانی و اسلامی نیستند. فیض الله یک باشنده شهر کابل میگوید: «شفاخانه جایی است که بیماران و مردم غیرمسلح در آن تداوی میشوند. با هیچ کلماتی گفته نمیتوانم که این حمله چقدر وحشیانه بود. در هیچ گوشه جهان به این شکل حمله نشده، این کار بسیار جاهلانه بود.»
سید جعفر باشنده شهر کابل میگوید دین اسلام نیز چنین حملاتی را جواز نداده است: «به نظر من این حمله خلاف اسلام و خلاف قوانین اسلامی است. چون در اسلام نیامده که کسی بر شفاخانه حمله کند و مریضان را بکشد.»
نقاط ضعف
حداقل در سه حمله تهاجمی، تروریستان از نقاطی حمله کردهاند که نیروهای امنیتی هیچگونه آمادگی برای دفع آن نداشتهاند. کسانی که در شهر کابل هستند و شفاخانه سردار محمد داوود خان را از نزدیک دیدهاند، باور نمیکنند که انتحاریها بتوانند به سادگی از آن عبور کنند.
مراجعه کنندگان و مریض داران چهار بار تلاشی و بررسی بدنی میشوند تا وارد این شفاخانه شوند. اما یک تن از مهاجمان خود را در دروازه عقبی شفاخانه منفجر کرد و راه را برای سه مهاجم دیگر باز کرد تا وارد شفاخانه شوند و دست به قتل و کشتار بزنند.
دروازهای که مهاجمان از آن وارد شدند، برای دیگران ناآشنا است. هفته گذشته وقتی تروریستان ساختمان حوزه ششم شهر کابل را هدف قرار دادند نیز از همین تاکتیک استفاده کردند. در حالی که دروازه ورودی حوزه ششم به شدت محافظت شده و دارای موانع سمنتی است، تروریستان یک موتر بمب گذاری شده را در عقب حوزه ششم انفجار دادند و با تخریب دیوار حوزه، وارد محوطه آن شدند.
حمله بر دانشگاه امریکایی افغانستان نیز با همین شیوه انجام شد. تروریستان ابتدا وارد مکتب نابینایان شدند سپس یک انتحاری خودرا انفجار داد و راه را برای مهاجمان دیگر باز کرد.
باشندگان کابل میگویند نیروهای امنیتی در جلوگیری از چنین حملاتی غفلت میکنند و نمیتوانند تدابیر پیشگیرانهای برای چنین حملاتی اتخاذ کنند. سید جعفر گفت: «ضعف در نیروهای امنیتی ما نیز است. بخش استخبارات ما باید این حمله را شناسایی و دفع میکرد اما متاسفانه که نیروهای امنیتی ما نتوانستند این حمله را خنثا کنند.»
منتقدان حکومت میگویند که رهبران حکومت وحدت ملی پس از هر حمله، آن را «به شدت محکوم» میکنند و برای قربانیان «فردوس برین» آرزو مینمایند. اما نیروهای استخباراتی و امنیتی هنوز توانایی کشف و خنثی کردن چنین حملاتی را ندارند.
رفیع الله شهروند دیگر افغانستان میگوید حملاتی که در شهر کابل انجام شده، آرامش روحی و روانی را از مردم سلب کرده؛ زیرا وقتی که شفاخانه امن نباشد، هیچ جای امن دیگری نیز وجود نخواهد داشت: «وقتی کسی زخمی میشود، به شفاخانه میرود، زمانی که بر شفاخانه حمله شود، مردم به کجا بروند. ما شاهد چندین حمله از این نوع بودهایم اما حکومت نتوانسته جلو آن را بگیرد.»
پاسخ نهادهای امنیتی افغانستان در رابطه به چنین حملاتی معمولا مشابه و تکراری است. آنها میگویند که این حملات «در آن سوی» خط دیورند سازماندهی شده و استخبارات «کشورهای همسایه» در آن نقش دارند.
حسین سیرت ، کابل