افغانستان سه مناسبت را یکجا جشن می گیرد
۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبهاستاد محمد حسین سرآهنگ در آهنگ بسیار مشهورش «اوه یار کتت کار دارم»، یک رباعی بیدل را می خواند که حداقل برای سه دهه گذشته، بازگوکننده وضعیت مردم افغانستان در ایام عید روزه است: «عید آمد و هر کس پی کار خویش است / می نازد اگر غنی وگر درویش است / من بی تو به حال خود نظرها کردم / دیدم که هنوزم رمضان در پیش است».
بی جهت نیست که این آهنگ استاد، یکی از آهنگ های پرطرفدار مردم در ایام عید است که همواره از رسانه های افغانستان نشر می شود. دلیل محبوبیت آن، در رباعی بیدل است که با صدای محزون سرآهنگ، در کنار این که خوشی عید را بیان می کند، به غم جنگ و خشونت هر روزه یی که مردم با آن دست به گریبان هستند نیز اشاره می کند: عید فرا رسیده است و لبان مردم هنوز تشنه صلح است.
هرچند در افغانستان عید فطر را «عید کوچک» (در زبان پشتو «کوچنی اختر») می گویند، و عید قربان به عنوان «عید بزرگ» شناخته می شود؛ ولی در عمل، عید فطر با شکوه تر از هر عید دیگری برگزار می شود، حتا باشکوه تر از عیدهای قربان و نوروز. به این دلیل، تجلیل از عید فطر برای هر خانواده افغان رویداد مهمی است که در جریان آن می توانند اقوام و دوستان و همسایه های خود را ببینند و ساعتی با یکدیگر خوش باشند.
عید دامادها
عید برای بسیاری ها جشن است و برای بسیاری دیگر نگرانی. عید در کنار خوشی های بسیار، فشار اقتصادی زیادی هم روی خانواده های فقیر می آورد. تهیه لباس نو برای اعضای فامیل و پذیرایی از اقوام و همسایگان، سرمایه یی می خواهد که هر افغان از آن برخوردار نیست. ظاهراً رسم و رواج هایی که به صورت سنتی در ایام عید در افغانستان وجود دارند باعث گران بودن مراسم عید شده است. یکی از این رسم های سنتی پردردسر دامنگیر مردانی است که تازه نامزد شده اند.
در همه ی مناطق افغانستان وقتی مردی با زنی نامزد می شود، برای مدتی نامزد می مانند و بعد مراسم عروسی را برگزار می کنند. برای برخی ها این «دوره نامزدی» یک مساله اختیاری است. ولی برای بسیاری های دیگر، این دوره که گاهی به چندین سال می انجامد به این دلیل طولانی می شود که داماد پول عروسی را ندارد و مجبور است یا در خود افغانستان و یا در کدام کشور خارجی رفته و کار کند تا این پول را به دست آورد. به این لحاظ، داماد در این دوره تحت فشار اقتصادی زیادی قرار می گیرد، این فشار البته زمانی تشدید می شود که عید فرا می رسد.
در هر عیدی که فرا می رسد داماد باید برای عروس و خانواده اش تحفه عیدی ببرد. این تحفه در روستاها معمولاً یک بز و گوسفند و لباس است و در شهرها لباس و شیرینی و گل و امثال آن. ولی جدیداً رسم شده است که داماد باید برای عروس در هر عید زیورآلات طلا ببرد. این تحفه های گران قیمت باعث می شود که داماد تمام آن پولی را که می خواهد برای عروسی ذخیره کند، در دوره نامزدی تحفه عیدی بخرد. بدین صورت، داماد در یک چرخه ی طولانی خرج کردن های بی پایان برای خانواده عروس قرار می گیرد.
البته برخی دامادها از یک نیرنگ قدیمی کار می گیرند. آنها سعی می کنند در همین دوره نامزدی، عروس را حامله کنند تا خانواده عروس مجبور شود که خود شان بخشی از مخارج عروسی را پرداخت کنند. چون هیچ خانواده ی افغان نمی خواهد شرم این که دخترشان قبل از عروسی در خانه ی پدر صاحب اولاد شود را تحمل کنند. به خصوص، برخی دامادهایی که نمی توانند توقعات مالی خانواده عروس را برآورده کنند، این نیرنگ را در پیش می گیرند.
گذشته از مخارجی که در تحفه های عید استفاده می شود، جشن عید فرصتی را برای دامادها فراهم می کند تا عروس را از نزدیک دیده و ساعتی را در کنار هم باشند - چیزی که در روزهای معمولی، به خصوص در دهات، به سختی میسر می شود. شاید این لحظه کوتاه باهمی، به تمام سرگردانی های تحفه عید بیارزد.
رویداد مذهبی
عید فطر در ذات خود یک مراسم مذهبی است. مسلمانان از زمان حیات پیامبر اسلام تا کنون همه ساله اول ماه شوال را با ادای نماز مخصوص عید، جشن گرفته اند. بر اساس روایات دینی، این عید تا زمانی که پیامبر در مکه بود وجود نداشت، ولی پس از هجرت به مدینه آن را ایجاد کرد. انس ابن مالک روایت کرده است که وقتی پیامبر به مدینه آمد، متوجه شد که مردم غیرمسلمان در دو روز خاص به جشن و سرور می پردازند. سوال کرد این روزها برای چیست، مردم گفتند برای خوشی و پایکوبی. بعد پیامبر تصمیم گرفت که عید فطر و عید قربان را به عنوان روزهای جشن و سرور برای مسلمانان تعیین کند (مسند ابن حنبل).
با آنکه از نگاه مذهبی در روز عید رمضان، مردم باید نماز جماعت بگذارند و «فطر روزه» پرداخت کنند، ولی از همان اوایل صدر اسلام شادی و سرور بخشی از مراسم بوده است. از عایشه همسر پیامبر نقل شده است که ابوبکر پدرش در روز عید به خانه او آمد و دختران جوان را از آوازخوانی منع کرد، ولی پیامبر گفت: «ابوبکر، بگذار بخوانند، هر مردمی روز عید دارد، و این روز عید ماست» (صحیح بخاری).
از این نگاه، عید فطر مانند «عید کریسمس» و «عید پاک» که در دنیای مسیحی تجلیل می شوند، ریشه ی مذهبی دارند. ولی امروزه در غرب این عیدها دلالت مذهبی شان را از دست داده اند و حتا مردمان غیرمعتقد به دین عیدهای مسیحی را به عنوان یک سنت فرهنگی جشن می گیرند. اما در افغانستان، هنوز جنبه مذهبی این اعیاد، به خصوص عید فطر همچنان پررنگ است. حتا عید نوروز که تنها عید غیرمذهبی در کشور است، با مسایل مذهبی گره خورده است و مردم صبغه ی دینی به آن داده اند.
جنبه ی دینی عید فطر از نگاه این که مردم را به کمک به نیازمندان تشویق می کند تاثیر خوبی دارد. برخی ها حتا استدلال کرده اند که یکی از دلایل روزه گرفتن این است که مردم سیر از درد گرسنگی باخبر شوند. لذا، عید فطر فرصتی است که اغنیا به فقرا کمک کنند تا آنها را از «روزه مدام» نجات دهند.
عیدی امسال
امسال به شکل اتفاقی سه جشن مهم تقریباً همزمان آمده است: عید فطر، سالگرد استقلال کشور و پرهیاهوتر از همه، پیروزی روح الله نیکپا در المپیک لندن.
شاید هزاران خانواده فقیر افغان در ایام عید توانایی گستردن دسترخوان مهمانی را نداشته باشند. بدون شک، هزاران طفل در این عید لباس و کفش نو نخواهند داشت. فقر و فاجعه خوشترین روز سال را برای جمعیت بزرگی از مردم به یک تجربه ی ناخوشایند بدل خواهد کرد. ولی آنچه که فقرا می توانند، به گفته ی استاد سرآهنگ، به آن «بنازند»، پیروزی روح الله نیکپا در رقابت های المپیک لندن است.
مدال برونزی که ستاره تکواندوی افغانستان در المپیک لندن به دست آورد، به شکل گسترده حس شادی و غرور را در میان مردم افغانستان زنده کرد. افغان ها، از اقوام مختلف، با پیروزی روح الله نیکپا به وجد آمدند و او را تشویق کردند. مدال برونز روح الله، تحفه ی عیدی بود برای مردمش، مردمی که سالهاست تحفه یی به این شیرینی دریافت نکرده بودند.
نویسنده: علی. کریمی
ویراستار: عارف فرهمند