افزایش قیمت مواد غذایی و دشواری مبارزه با فقر
۱۳۸۹ اسفند ۲۴, سهشنبهقیمت مواد غذایی اکنون بالاتر از قیمتهای سال 2008 است. در سال 2008 افزایش بینهایت قیمت مواد غذایی باعث بروز اعتراضها و تظاهرات متعددی در کشورهای رو به توسعه شد.
در سپتمبر سال 2010 سازمان خوراکه و زراعت ملل متحد میتوانست یک موفقیت کوچک داشته باشد. در آن زمان شمار گرسنگان جهان اندکی کمتر از یک ملیارد انسان بود.
در آن زمان ژاک دیوف، مدیرکل سازمان خوارکه و زراعت ملل متحد هشدار میداد: «نوسان امروز در بازارارهای غذایی جهان علامت هشدار دهندهای در این مورد است که شاید با سقوط قیمتهای کنونی دوباره قیمتها بلند بروند. نوسانهای قیمت زیاد همراه با افزایش زیاد قیمت مواد غذایی موانع بیشتری را در مبارزه علیه گرسنگی به وجود میآورد».
در اوایل سال 2011 اوضاع چنان خراب گردید که اکنون قیمت خواروبار بلندتر از سال 2008 میباشد. در سال 2008 بلند رفتن قیمتها سبب ناآرامیهایی در یک تعداد کشورهای رو به توسعه گردید.
علایم خرابی وضعیت غذایی سال گذشته مشهود بود، طوری که خشکسالی در روسیه موجب آتش سوزیها شد. این امر باعث شد که در ماه آگست سال 2010 ولادیمیر پوتین، نخست وزیر روسیه، در کشورش که یکی از بزرگترین کشورهای تولید کننده گندم در جهان میباشد، منع صادارات گندم را اعلام کند.
در پاکستان براثر وقوع آبخیزیها و سیلابها، فقط در جریان چند روز مناطقی که گدام غله جات پاکستان پنداشته میشد زیر آب شده تخریب گردیدند. قیمت مواد غذایی بر اثر این فاجعه سه تا چهار برابر افزایش یافت.
جوزیته شیران، مدیر اجرایی سازمان خوراکه و زراعت ملل متحد در این رابطه گفته بود: «در این جا (پاکستان) ساحهای به اندازه خاک ایتالیا زیر آب میباشد. پنج دستگاه تولید برق زیر آب شده اند. 60 درصد سرکها تخریب شده اند. من مردمی بیچارهتر از این ندیده ام».
خرابی اقلیم و متضررشدن فقیرترینها
کارشناسان هنوز هم در این مورد که هر دو فاجعه- جنگل سوزی و جاری شدن سیلاب- با تغییر اقلیم جهانی مرتبط میباشند، در حال مناقشه هستند. اما در این مورد که نخستین قربانیها کیها اند، مناقشهای وجود ندارد، زیرا نخستین قربانیها فقیرترینها و افراد بیدرآمد هستند، افرادی که فاقد داشتن تضامن و یا حمایت اجتماعی اند و کدام ذخیرهای نیز ندارند، چه در پاکستان، هندوستان و چین و یا این که در کشورهای افریقایی باشند.
80 درصد یا بیشتر درآمد آنها صرف قیمت بلندرونده مواد غذایی میشود، و این به این دلیل است که قانون بازارهای بورس بسیار خشن و سرسخت است. عرضه و تقاضا هر دو عواملی اند که در سرمایه گذاری مدنظر گرفته میشوند. در بخش مواذغذایی وقتی سرمایه گذاری میشود که مفادی داشته باشد.
رالف زود هوف، از برنامه جهانی غذا میگوید: «در واقعیت امر ما در گدامها گندم کافی داریم. دلیلی وجود ندارد که قیمت گندم افزایش یابد. اما طبعاً ما تجاری داریم که با علاقه مندی و خویشتنداری انتظار میکشند که آیا قیمت گندم بازهم بلندتر میرود. این امر موجب میشود که قیمت گندم بیشتر از گذشتهها به زیان مردم فقیر بلند برود». به گفته رالف زودهوف، در آلمان ده درصد درآمد انسانها صرف خرید مواد غذایی میشود.
تولید انرژی از غله جات، عامل دیگر گرانی مواد غذایی
دیترمول شلیگل، یک تحلیلگر میگوید: «غله جات تنها آرد و نان نیست، بلکه نباتاتی را که برای تولید انرژی از مواد خام زرع میشوند، نیز شامل میشود».
اگر با خوشتنداری دیده شود، تقاضا برای مواد زراعتی تنها از طریق بورسها، فاجعههای طبیعی و استفاده از آن به حیث غذای حیوانات بلند نمیرود. بلکه استفاده از غله جات برای تولید انرژی نیز دراین بخش تاثیر دارد. از این رو برای خود انسانها غذای کافی باقی نمیماند.
توبیاس رایشرت، مدیر موسسه تجارت جهانی و تغذی در «جرمن واچ» میگوید: «فقر در همان جاهایی است که اصولاً منابع غذایی کشت میشوند و از این رو لازم است تا در هر صورت در این بخش سرمایه گذاری شود. اما باید به این هم توجه کرد که این سرمایه گذاری نباید درسمتی به جریان بیفتد که موجب یک اقتصاد زراعتی مبتنی بر صنعت در این کشورها گردد. زیرا چنین اقتصادی نه تنها معضلات محیط زیستی را در پی دارد، بلکه قاعدتاً فرصتهای شغلی کمتری خلق میکند. از این رو مشکل فقر از این طریق حل شده نمیتواند. از نگاه اقتصادی نیز شاید این روش پایدار نباشد».
هرگاه توسعه زراعت برای دهها سال فراموش گردد، به دنبال آن شهرهای مزدحم، محلات فقیرنشین بزرگ و خطرات ناآرامیهای اجتماعی بزرگ پدیدار خواهد شد. اریس شونینگر، از موسسه «کمک غذایی جهان» هشدار میدهد، در صورتی که پیوسته مردمان زیادی به شهرها منتقل شوند، در چند سال آینده ما با مشکلات زیادی در بخش خدمات رو به رو میشویم.
شونینگر میگوید: «بسیاری مردم روستاها را رها میکنند زیرا کدام امیدی برای آینده ندارند. قبل از همه جوانان این کار را میکنند. هرقدر اینها بزرگسالتر میگردند، میبیند که زمینهای زراعتی در روستا برای شان کفایت نمیکند وهر روز کمتر میگردد. بنابراین آنها به شهر میروند. وقتی که یک بار به شهر رفتند دیگر برنمیگردند».
هیله یپیسن / رسول رحیم
ویراستار: عارف فرهمند