وضعیت تعلیمی کودکان مهاجر افغان در ایران
۱۳۹۷ آبان ۱۴, دوشنبهبه گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، ایران میزبان یکی از بزرگترین جمعیتهای مهاجر در دنیاست و حدود سه میلیون افغان به صورت قانونی و غیرقانونی در این کشور زندگی میکنند.
در این سه دهه اما فقط کودکان مهاجری که مدارک قانونی اقامت داشتهاند، به مکتبهای دولتی راه یافتهاند و دیگر کودکان یا باید در مکتبهای خصوصی (خودگردان) آموزش میدیدند که آن هم در ازای پرداخت هزینه امکانپذیر بود یا مجبور میشدند از همان آوان کودکی به کار روی بیاورند.
کودکان بازمانده از تحصیل افغان در ایران
نادر موسوی، که ۲۰ سال است که یکی از مکتبهای خصوصی برای افغانها در تهران را مدیریت میکند، در گفتوگویی با دویچهوله، در مورد کودکان بازمانده از تحصیل افغان در ایران میگوید: «کسانی که در سالهای گذشته به هر دلیلی موفق نشده بودند مدارک اقامتی بگیرند، یا کودکانی که سن و سالشان از کلاسی که باید در آن درس میخواندند بالاتر بود، نتوانسته بودند به مکتبهای دولتی راه پیدا کنند. خانوادههایی که در جستجوی کار از شهری به شهر دیگر مهاجرت میکردند، چون مدارک اقامتی که در شهر اول تهیه کرده بودند در شهر دوم معتبر نبود نیز نمیتوانستند فرزندانشان را به مکتبهای دولتی بفرستند.»
جاوید سبحانی، فعال حقوق کودکان، به دویچهوله از گروهی از کودکان افغان صحبت میکند که به زعم او "جمعیت پنهان" هستند و میگوید در هیچ آماری از آنها نامبرده نشده است: «بچههایی که بدون والدینشان به ایران مهاجرت کردهاند و با یکی از بستگان مثل ماما، کاکا و یا برادر به این کشور آمدهاند. این کودکان نهاد اصلی حامی کودک یعنی خانواده را ندارند. آنها در کارگاهها کار میکنند و همانجا میخوابند. بخش عمده این کودکان در مرکز تفکیک زباله کار میکنند.»
سبحانی معتقد است که بزرگترین گروه کودکان مهاجر افغان از نظام آموزشی ایران محروم هستند.
طرحی موسوم به "طرح فرمان"
رهبر ایران در سال ۱۳۹۴ دستور طرحی را داد که بر اساس آن همه کودکان مهاجر، اعم از قانونی یا غیرقانونی، باید در مکاتب دولتی ثبت نام شوند. از انجام این طرح، چهار سال میگذرد.
نادر موسوی، که زاده مزارشریف در شمال افغانستان است و در ایران لیسانس و ماستری جامعه شناسی گرفته است، این طرح را خیلی خوب ارزیابی میکند: «این طرح برای دانشآموزانی که به دلایل مختلف نمیتوانستند به مکتب بروند، درها را باز کرد. پیش از اجرای این طرح در مکتب خود من ۴۰۰ کودک افغان درس میخواندند، که بلافاصله پس از شروع این طرح، دو سوم آنها به مکاتب دولتی راه پیدا کردند.»
مکاتب خصوصی که در ایران از آن به نام «خودگردان» یاد میشود، مکاتبی هستند که توسط مهاجران و برای کودکان مهاجر راهاندازی شدهاند. درسهای این مکاتب عمدتا در خانهها برپا میشوند و زیر نظر هیچ سازمانی نیستند. هزینه آنها از سوی خانواده دانشآموزان و بعضا از کمکهای مردمی تامین میشود.
نادر موسوی میگوید در سال اول که این طرح اجرایی شد، خیلی از خانوادههایی که غیرقانونی در ایران زندگی میکنند از ترس این که مبادا شناسایی شوند، به مکتبهای دولتی مراجعه نمیکردند ولی به مرور و هرساله اعتماد خانوادههای بیشتری جلب شد و تعداد بیشتری کارت حمایت تحصیلی دریافت کردند.
محدودیتهای افغانها در دسترسی به آموزش
جاوید سبحانی، که پژوهشگر اجتماعی نیز است، اعتقاد دارد که محدودیت کودکان افغان در دسترسی به آموزش صرفا محدودیت قانونی نبوده و محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی را نیز دربر میگیرد.
سبحانی میگوید: «ما در کشورمان، نظام آموزشی ادغامی و فراگیر نداریم که همه قومیتها و همه گروههای اجتماعی ولو طردشده را در خود جذب کند.»
به عنوان نمونه، سبحانی به بحث تفکیک دانشآموزان ایرانی از شاگردان افغان در برخی مکاتب اشاره میکند.
اما مانع دیگر برای مهاجرانی که در تلاش پیدا کردن یک لقمه نان اند، مشکلات اقتصادی است؛ خصوصاَ بعد از بحران اقتصادی اخیر در ایران.
موسوی میگوید: « در جامعهای که با گرانی و مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم میکند، مهاجرین که در طبقه زیرین اجتماعی قرار دارند، از همه نظر آسیبپذیرتر هستند. اما اخیرا موج کمک به دانش آموزان کم بضاعت خیلی فراگیر بود.»
جاوید سبحانی به ناروشن بودن چشم انداز آینده در ایران برای مهاجران افغان اشاره میکند و میگوید: «معمولا خانوادهها چون تحت فشار اقتصادی هستند دست به انتخاب میزنند. خانوادههای افغان ترجیح میدهند به بچههایشان به عنوان منبع درآمد حساب کنند تا اینکه بر روی آینده آنها سرمایهگذاری اجتماعی کنند و آنها را به مکتب بفرستند .»
موسوی میگوید تقریبا نصف شاگردان مکتب او کودکان کار هستند، کودکانی که نصف روز سرکار و نصف روز به مکتب میروند.
در این میان اما او معتقد است: «فضای اجتماعی ایران طوری هست که خانوادههای افغان کمتر میتوانند به خودشان اجازه دهند که بچههایشان را به مکتب نفرستند. »
نادر موسوی میگوید طبق آمار وزارت تعلیم و تربیه ایران، در سال ۹۴ حدود پنجاه هزار کودک افغان که پدر و مادرشان مدارک قانونی اقامت در ایران را نداشتند، توانستند "برگههای حمایت تحصیلی" دریافت کنند و به مکاتب دولتی ایران راه پیدا کردهاند و این آمار سال به سال بیشتر شده است.
اصولاَ خانوادههایی که دارای مدارک هویتی و اقامتی نامعتبر و یا فاقد هرگونه مدارک هویتی و اقامتی معتبر هستند، پس از مراجعه به دفاتر کفالت اداره کل امور اتباع خارجی و «خود اظهاری» میتوانند برای فرزندانشان کارت ویژه حمایت تحصیلی بگیرند؛ اما آماری وجود ندارد که چه تعداد مهاجران واقعاَ از این حمایت برخوردار شده اند.
كودکان افغان باید برای مکتب رفتن پول بپردازند؟
نادرموسوی، در این باره میگوید: «چند سال پیش از کودکان ایرانی و مهاجر یک شهریه (فیس) جزئی به عنوان کمکهای مردمی دریافت میشد که در قبال آموزشی که داده میشد واقعا مبلغ ناچیزی بود. اما از دوسال پیش هیچ پولی از هیچ دانش آموزی دریافت نمیشود.»
موسوی معتقد است یکی از مشکلات آموزش مهاجران افغان این است که مهاجرت افغانها به ایران و به خارج از ایران سیال است.
موسوی به طور مثال میگوید در مکتب خصوصی او امسال تعدادی از دانشآموزان بعد از سال ۹۷ وارد ایران شدهاند و فرصت کافی نداشتهاند تا کارت حمایت تحصیلی بگیرند و به مکتب دولتی بروند.
آیا برای ثبت نام کودکان فاقد سند هویتی مانع ایجاد میشود؟
نادر موسوی در مورد مناطقی که او آشنایی دارد و با مهاجرین در آن مناطق ارتباط دارد میگوید: «خوشبختانه همکاری خیلی خوب بوده و مکاتب تا جایی که جا داشتهاند، بچههای افغان را ثبت نام کردهاند. در سال های اخیر من از مناطق مختلف آموزش و پرورش حداکثر همکاری را در این رابطه دیدهام و حدالامکان سعی شده بچهها در مکتبی که خانه شان در آن حوزه قرار دارد، نام نویسی شوند.»
موسوی می گوید علاوه بر اینکه کودکان مهاجر غیر قانونی با کارتهای حمایت تحصیلی میتوانند از تحصیل رایگان بهرهمند شوند و در مکتبی نزدیک خانهشان درس بخوانند، حتی اگر پدر خانواده فاقد مدرک قانونی باشد تنها به دلیل اینکه فرزندش در مکتب تحصیل میکند، به خانواده اجازه داده میشود در ایران بمانند.
نویسنده: شیرین صادقی شکیب